انقلاب در طبّ؟
انقلاب در طبّ؟
در اثر تعصبات و ناشکيبائی هائی گروهی از پزشکان، مراجع دولتی ايالات شمال آلمان از ادامه فعاليت های برونو گرونينگ، اعجازگر هِرفوردی که در ماه مه و ژوئن سال 1949 به هزاران بيمار علاج ناپذير ـ طبق شهادت خود آن ها ـ شفاء رسانده بود جلوگيری نمود. سوّم ماه مه سال 1949 اوليای امور ادامۀ شفارسانی از سوی برونو گرونينگ را ممنوع اعلام کردند. از بيست نهم ماه ژوئن، برونو گرونينگ در مجامع عمومی ظاهر نشده است. البته برونو گرونينگ نه ناپديد شده، و نه موضوع شفارسانی های اعجاز آميز وی مکتوم خواهد ماند. زيرا برونو گرونينگ در اثر امکاناتی که نشريۀ رِوُو فراهم آورده، قادر خواهد بود قدرت شفارسانی خويش را در معتبرترين کلينيک موجود در کشور، تحت نظر پزشکان و متخصّصان بی طرف به مَنصَّۀ ظهور برساند. در اثر اقداماتی که از سوی نشريۀ رِوُو به عمل آمده، برونو گرونينگ می تواند در پيش روی دانشمندان و متخصصين علوم پزشکی ثابت نمايد که وی قادر به رفع بيماری های علاج ناپذير می باشد. نشريۀ رِوُو از امروز اقدام به انتشار نتايج صد و پنجاه موردی که تحت پوشش علمی انجام يافته اند، می نمايد. اين گزارشات را آقای بُنگارتس و آقای لاوکس، دو حبرنگار نشريۀ رِوُو در معيّت پزشک و روانشناس معروف آقای پروفسور دکتر فيشر برای شما تهيّه نموده اند.
طرح نشريۀ روُو
نشريۀ روُو امروز دست به انتشار گزارشاتی می زند که محتوای آن فراتر از محدوه معمول خبری می باشد. محور اصلی اين مقالات مربوط به مرد ساده و بی تکلُّفی به نام برونو گرونينگ می باشد که در عرض چند ماه گذشته از شهرت فوق العاده ای برخوردار گشته است. وی در هرفورد و ديگر شهرهای آن منطقه به طور معجزه آسائی بهبود و شفايابی هزاران مريض را که بيماری هايشان علاج ناپذير تشخيص داده شده بودند موجب گشته است. بعد از دوران جنگ جهانی، از نظر اجتماعی هيچ سياستمدار، هيچ اقتصاددان و دانشمند و هنرمندی بسان برونو گرونينگ تأثير گُذار نبوده است. حتّی تأثيرات وی در مجامع ديگر، نظير انگلستان و آمريکا ـ در اثر گزارشات هيجان انگيزی که حاوی اظهارات متکبرانه مخالفان، و شهادت و تأييد شاهدان عينی و شفايافته گان بوده است ـ کاملاً محسوس می باشد. منشاء نظريّات تحقيرآمير را شايعات بی پايه و اساس و حکايات در هم و متضاد تشکيل می دهند. اين شايعات همواره فاقد پايگاه علمی و يا واقعی بوده، و از نظرات سؤ، نادانی، و پيش داوری های خصمانه نشأت يافته، و در ضمن، حاکی از نادانی و بی اطلاعی از مُعضلات پزشکی که تا کنون مکتوم مانده بود و يک شَبه با ظهور گرونينگ بر ملاء گشته است، می باشد.
کارکنان بخش پزشکیِ نشريۀ روُو در يک رابطه ديگر مُدّت ها بود که خود را با موضوع روان و بررسیِ بيماری هائی که اکثراً دارای عوامل روانی می باشند، مشغول داشته و در اين رابطه از تحقيقات شايان توجهی که در برخی از کشورهای غربی انجام پذيرفته و گسترده تر از تحقيقات انجام يافته در دهه گذشته در آلمان بوده، بهره مند بوده اند. لذا در مورد برونو گرونينگ نه فقط فرد برونو گرونينگ به عنوان "طبيب معجزه گر" مطرح بود، بلکه موضوع روان و اهميت فوق العاده آن و عامل روانی بيماری ها، و در نظر گرفتن و بهره گيری از آن در معالجه امراض از طريق رواندرمانی که در اثر فعاليت های گرونينگ به ميان آمده است نقش بسزائی ايفأ می کند. برونو گرونينگ پديده ای در ساحَت رواندرمانی گشته است. بدين سبب ، زمانی که در جلو منزلگاه برونو گرونينگ بعضی روزها بالغ بر شش هزار نفر با شور و غوغا جمع می آمدند، نشريه رِوُو تصميم به اجرای برنامه ای گرفت که خارج از عُرف روزنامه نگاری بود.
در اين فاصله تضاد و اختلاف بين طرفداران بی شمار و مخالفان معدود ولی پُرنفوذِ گرونينگ به طور غير قابل تحمُّلی اوج يافته بود. يک کميسيون پزشکی و اوليای امور شهر هرفورد تصميم خود مبنی بر مُمانعت از ادامۀ شفارسانیها را به مرحلۀ عمل در آوردند. البتّه در هرفورد، هامبورگ، و ساير شهرهای شمال آلمان هزاران بيمار همچنان چشم به راه کمک ها و شفارسانی های مرد معجزه گر بودند. در چنين اوضاعی مراجع رسمی دولتی در قبال پديده گرونينگ عميقاً مُستأصل و وامانده بودند و قادر به اتخاذ تدبيری درست و همه پسند نشدند. همه شواهد نشانگر مسيری ناهموار و پُر سنگلاخ و ناميمونی بود که می بايست اين پديده خارق العاده می پيمود و به احتمال قوی از برای وی سرانجامی غم آلود در پی داشت. آيا استکاکات و تضادهای آشتی ناپذير جبهه معتقدين و جبهه مخالفان موجبات اضمحلال برونو گرونينگ را فراهم نخواهند آورد؟ آيا برخی افراد سودجو و فرصت طلب که خود را در قالب "حاميان" برونو گرونينگ به وی نزديک ساخته و از وجود اين مرد شريف هدفی جُز ثروت اندوزی ندارند، دست آويزی برای مخالفان جهت ملوّث نمودن نام وی نخواهند بود؟ و يا اينکه يک کميسيون علمی پزشکی آمادگی خود را برای بررسی استعدادهای شگرف گرونينگ اعلام نموده و امکان به ظهور رساندن اين قابليت ها را ـ تحت نظارت متخصصين ـ به وی خواهد داد؛ ناگفته نماند که امروزه در آمريکا هر کلينيک بزرگی بی چون و چرا آمادگی خود را ـ حتّی به خاطر اهداف صِرفِ پژوهشی ـ جهت بررسی اين پديده اعلام می داشت و برای برونو گرونينگ امکان نشان دادن قابليت هايش را در يک چار چوب علمی فراهم می ساخت. بعد از مُذاکرات و مُباحثات بی حاصلی که در اواخر ماه ژوئن انجام گرفت، بيم خُرد گشتن برنو گرونينگ می رفت. برای ميليون ها بيمار و مصيبت زده اين سئوال که آيا بالاخره قابليت بی نظيرِ روان آرا و شفاء آور برونو گرونينگ از سوی مقامات دولتی تأييد خواهد شد، و يا اينکه بر وی مُهر کلاهبردار و عوام فريب خواهند کوفت، و عملکردهايش را شالاتانبازی معرفی خواهند کرد، بی جواب مانده است.
در اين مقطع زمانی بود که نشريۀ روُو تصميم گرفت هِيئت ويژه ای مُتشکّل از هِلموت لاوکس، هَينچ بونگارتس، و پزشک و روانشناس ماربورگی پروفسور دکتر فيشر را به منطقه شمال آلمان رهسپار سازد. اين هيئت مأمور شده بود برونو گرونينگ و رَدِ پای وی را که در حال مَحو شدن بود پيدا نمايد. و سپس در بررسی دقيق و گسترده ای مواردی را که شخص برونو گرونينگ در شفايابی انسان ها دخالت داشته است از نزديک مُطالعه و خود را از قدرت شفارسانی وی مُجاب ساخته و همچنين مواردی را که احتمالاً موفقيتی در پی نداشته اند را نيز بررسی بنمايد. و در صورت مُثبت بودن نتايجِ بررسی های اوّليه، تصوير جامع تر و دقيق تری از شخص برونو گرونينگ و مناسبات و روابط وی بدست بيآورند. در صورت مُتقاعد شدن از استعداد خارق العاده برونو گرونينگ، هيئت مذکور مُوظّف گشته بود، که وی را از اِعمال نفوذ های احتمالی برخی از اطرافيانش خلاصی داده، و از ميان در گيری های خفه کننده موجود بين معتقدين و پزشکان و دستگاه های دولتی، راه را بر وی گشوده و هموار سازد. در اين راستا، قرار بر اين بود که بعد از کسب موافقت برونو گرونينگ، وی در يک نقطه نامعلوم و دور از دسترس مردم استقرار داده شود. و همزمان با آن، هيئت وابسته به نشريۀ رِوُو توافق يکی از کلينيک های مُعتبر آلمان را جهت همکاری جلب بنمايند. در آنجا می بايست به برونو گرونينگ، تحت نظر متخصّصان امکان نشان دادن قابليّت هايش داده می شد. در صورت موفقيّت، می بايست ادامۀ شفارسانی برای وی مُمکن می گشت.
بيست و هشتم ژوئن 1949 برنامۀ مذبور به مرحله اجرا در آمد که با مُشکلات عديده و مجاجراجوئی ها و شگفتی های فروانی همراه بود. با وجود اين، هيئت اعزامی نشريۀ رِوُو توانست ـ به خاطر اهميّت موضوع ـ بدون جلب افکار عمومی بدين مُهم جامۀ عمل بپوشاند، به طوری که تا به حال کسی از اين پژوهشگری ها مُطّلع نگشته است. برای عموم، برونو گرونينگ از ساعت بيست و سه و چهل و پنج دقيقه روز بيست و نهم ژوئن 1949، ناپديد می شود. اکنون نشريۀ رِوُو بعد از دريافت گزارشات خبرگزاران و پزشکان مربوطه، دست به انتشار پيشنه و سيرِ بزرگترين و شگفت انگيزترين آزمايش و بررسی های پزشکی يی که تحقق آن از سوی يک نشريه تا به حال بی سابقه بوده است، می پردازد.